مدتی است که بسته جدید بانک مرکزی ارائه شده است . دولت هم پذیرفته که باید بازار ثانویه ارزی را شکل دهد. این بسته، شبیه کاری است که در دولت دهم و در قالب مرکز مبادله ارزی صورت گرفت؛ اگرچه تفاوتهایی هم دارد. واقعیت آن است که بیشتر این تفاوتها، به حلقههای پیرامون موضوع قیمت ارز برمیگردد. یعنی اینکه چگونه سیاستگذاری کنیم که ارزآوری، رونق بگیرد و ارزبری، مهار شود. به علاوه اینکه چگونه اعتماد از دست رفته را برگردانیم.
البته برخی سیاستهای جدید بایستی با تدبیر و بفرموده رهبر معظم انقلاب (در فرمایشات اخیرشان) با مشورت اتخاذ شود تا شوک جدیدی به بازار وارد نکند ویا مجرای دیگری برای سوء استفاده قرار نگیرد. بازار ثانویه ارز نیز باید با رعایت برخی نکات وبا نظارت دقیق پیگیری شود و معایب ونواقص احتمالی آن سریع رفع گردد. به عنوان مثال وقتی ما به تولید کننده می گوییم برو ارز لازم برای وارد کردن مواد اولیه مورد نیازت را از بازار ثانویه یا مرکز مبادله ارزی به قیمت توافقی بگیر از یک طرف، کار او را ساده کرده ایم ولی از طرف دیگر او دچار مشکل می شود.چون در بازار ثانویه و یا مرکز مبادله، بلافاصله ارز در اختیارش قرار می گیرد، این عالی است. اما او حالا باید حداقل دوتا سه برابر گذشته، نقدینگی برای خرید ارز داشته باشد و اگر ال سی مدت دار باز نشود به نقدینگی خیلی بیشتری نیاز خواهد داشت.
از طرف دیگر اگر بازار پول و بانکها با این شکاف نقدینهخواهی هماهنگ نباشند تولید کننده مستاصل شده و به تولیدش آسیب وارد می شود و بعدا ممکن است عرضه کالا به بازار کاهش یافته و بر روی مردم و سایر بازارها اثر بگذارد.
مساله قیمت ارز را باید در یک نگاه کلان نگریست وحل کرد. جالب است بدانیم که تقریبا در هر هشت سال ارز ما، سه تا چهار برابر شده است. اگر از محاسبات ریاضی پیچیده بگذریم و سراغ توابع ریاضی نرویم و تسامح در محاسبه را بپذیریم، آنگاه می شود گفت قیمت ارز ما هر چهار سال دو برابر شده است یعنی ارزش پول ملی ما هر چهار سال نصف شده است. همچنین با محاسبات حدودی، می شود گفت قیمت ارز هر سال حدود ۱.۲ برابر شده است. اگر این محاسبه بسیار بسیار ساده شده را ادامه بدهیم می شود ادعا کرد قیمت ارز در ایران هر روز به اندازه پنج در ده هزار قیمت روز قبلش گران می شود! یعنی شما این مصاحبه را امروز از من می گیرید و فردا منتشر می کنید در همین مدت قیمت ارز در ۱.۰۰۰۵ ضرب میشود. باید کارشناسان در مجموع علل آن را بررسی نمایند.
واقعیت آنست همانطور که امام خامنه ای در جلسه اخیر فرمودند به نظر غاطبه کارشناسان نقش علل بیرونی و تحریم دشمنان در انجام این امر حداقلی است و علت یا عوامل اصلی را باید در مدیریت داخلی عرصه های اقتصادی و نظارتی جستجو کرد.
سیاستگذاری و نظارت صحیح باید جلوی آشفتگی بازار وخروج ارز از کشور را بگیرد. در بازار ارز، کسانی ولع و حتی شهوت خرید ارز را در بازار ایجاد کردهاند که سرمایههای کلانی در این سالها اندوختهاند و قصد دارند با تبدیل آن به دلار، هم دست به احتکار ارزی بزنند و هم آن را به ابزار باجگیری از مردم در شرایط کمبود ارز در بازار تبدیل کنند. وگرنه اکثریت مردم ایران که از قشر حقوقبگیر، کارگر و معلم و خدماتی هستند، نه اندوخته کلانی دارد که بخواهد به دلار تبدیل کنند، نه اهل مسافرت خارجی وتفریح در سواحل مدیترانه هستند و نه گوشی اپل چند میلیونی به کارش می آید.
اگر کشور در شرایط جنگ اقتصادی به سر میبرد و درآمدهای ارزی در حال کم شدن است و تکاپوی همه نیازها را نمیکند، راهکار مدیریت درآمدهای ارزی ممنوعیت واردات کلیه کالاهای غیرضروری و کنترل قاچاق و مبادی ورودی و در نتیجه کاهش تقاضای ارز و مبارزه با هرج و مرج ارزی و اقتصادی و مبارزه قاطع وسریع با مفسدان اقتصادی و نیز درک شرایط جنگی از طرف همه مردم وبه طبع آن کاهش مصرف وکمک به سیاستهای صحیح پولی با کاهش دلالی و اشاعه ثبات روانی بازار است. متاسفانه چند روز اخیر مجددا عدم ثبات به بازار ارزی برگشت که مهمترین دلیل آن عدم نظارت هم جانبه و کمبود هماهنگی ها است.