ربانی دادگستری مداح: جابجایی مسولین ، توانمندسازی ولزوم توجه به دغدغهها ربانی دادگستری مداح: یکی از اصول مهم در حقوق اداری ، توانمندسازی اداری است که شامل مجموعه اداره می شود. هم توانمندی مسولین و مدیران و هم کارکنان و هم روش ها. با نگاهی به قوانین مربوطه در این زمینه اهمیت موضوع بیشتر قابل درک است.
«توانمندسازي به تفويض اختيار افراد اشاره دارد كه افراد را قادر مي سازد در لايه هـاي پـايين سـازمان بـه تصميم گيري بپردازند. توانمندسازي، با اعتماد به انگيزش، تصميم گيري، به خصوص شكستن مرزهـاي درونـي بين مديريت و كاركنان ارتباط دارد. توانمندسازي يعني اجازه دادن به كاركنان تا تصميم هـايي را در فرآينـد خدمت رساني خود اتخاذ كنند كه پيش بيني همه آنها در قالب رويه ها و مقـررات مـشکل اسـت.
«توانمندسازي فردي و سازماني؛ زمينه ساز تحقق سياست هاي كلي نظام اداري تاليف: پروانه مافی» روشهایی که در توانمندی مورد استفاده قرار می گیرد متنوع و فراوان است. از قبیل آموزش مهارتهای شغلی ،مشارکت کارکنان در سازمان، علاقمندی وایجاد انگیزه های لازم برای اعمال وظایف شغلی که به آن تعلق حرفه ای نیز می گویند و نیز بهبود وضعیت محیط و افزایش سطح تامین نیازهای اساسی در محیط کار این روزها که اوج تغییرات در دستگاههای مختلف وسازمانها و وزارتخانها در قوه مجریه و حتی قضاییه در حال وقوع است می بایست از این دیدگاه نسبت به این تغییرات وجابجایی ها نگاه کرد که چه میزان این تغییرات می تواند در افزایش یا بهبود توانمندی و سطح کارایی اداره و کارکنان آن موثر باشد. ما در این نوشتار با تاکید بر این دیدگاه، به اختصار بر آنیم تا میزان تحول در نظام اداری را از منظر فرآیند های تغییر مدیریتی به بررسی بنشینیم.
تغییر در مدیریت اداره ،به مفهوم عام آن مبارک با تحول است واین تحول جهت گیری پیشرفت و ترقی دارد وگرنه نقض غرض خواهد بود که تغییر مدیریت هیچ تاثیری در روند تحول مثبت نداشته باشد.
استفاده از تجارب و اندوخته های مختلف مدیران وتخصص آنها ونیز انگیزه ایجاد تحول بهترین فرصت برای ارتقاء سطح کیفی _ والبته کمی _ اداره است. مدیر تازه نفس ،تجربه ای نو وانگیزه ای برای تحول . این اما یک طرف قضیه است.
نباید فراموش کرد که بخش اعظم این تحول و تغییر به سمت پیشرفت زمانی اتفاق می افتد که مجموعه کارکنان و کارمندان نیز خود را سهیم و شریک بدانند وگرنه جاده ای یک طرفه خواهد شد که بار آن تنها بر دوش راننده بوده و معلوم نیست که تحمل این خستگی آیا به رسیدن به سرمنزل مقصود وهدف منجر شود یا خیر؟
باید باور داشت که بالهای پرواز مدیران برای ایجاد تحولی وکارایی ،همکارانی هستند که بیش از نیمی از عمر خویش را در این مجموعه می گذرانند. تمام آنچه برای ارتقاء سطح کیفی و کمی اداره و توانمندی آن بیان می شود در کنار آموزش وتقییم وظایف و تعلق حرفه ای و... زمانی منجر به نتیجه مطلوب خواهد شد که اولا سطح ارتباط بین مدیران و کارکنان فقط اداری نباشد بلکه همراه با رفاقت و مسولیت پذیری دوجانبه بوده ثانیا ابزارهای لازم برای این حرکت مهم فراهم شود.
اشارتا موضوع تامین مسائل مالی و ارتقاء کیفی معیشت و رفع دغدغه های لازم در این زمینه بسیار ضروری است.
اگر کارکنان یک دستگاه نتوانند خود را متقاعد کنند که به ازای هزینه کردن عمر خویش برای اداره وانجام امور محوله به حداقل از درآمدها و نیازهای خود دسترسی دارند هیچ گاه نباید انتظار داشت که این همه جابجایی در سطوح گوناگون مدیریتی بتوان پرداخت حقوق و مزایا که بخش قضایی آن از بخش اداری تفکیک شده است، رنگ و بوی ناعادلانه بودن حقوق این دسته از کارکنان دولت با حجم کار فراوان وحساسیت آن به وضوح نمایان است.
انتظار می رود حال که مجلس شورای اسلامی با تغییر نمایندگان مواجه شده و در بالاترین سطح مدیریت قوه قضاییه نیز تغییر صورت پذیرفته و قوه مجریه نیز در حال پوست اندازی در رده های مختلف مدیریتی است به این بخش از انتظارات کارکنان قوه قضاییه و نمونه های آن در سایر ادارات و وزارتخانه ها و سازمان ها توجه بیشتر مبذول گشته تا هدف نهایی از این همه تغییر مدیریت کشور نتیجه بخش بوده و آثار آن در توانمندی و تحول اداری بیش از پیش آشکار شود.