حرمت سادات متولي خبرنگار پورتال خبري كاشان،
براي شما مخاطبين وهمه جاماندگان از سفر عشق با اخبار وگزارش توصيفي از اين
اجتماع ميليوني از لحظه حرکت روايت مي کند ، صحنه ها غير قابل توصيف است پياده روي
اربعين حسيني بزرگترين اجتماع عظيم ميليوني وخودجوش مردمي است که زبان لفظ وکلام
در جامه خبر وگزارش از توصيف آن عاجز است.
بامداد پنج شنبه 12 آذرماه مطابق با 21 صفر روز
اربعين به تقويم عراق اينجا کربلا قبله عشاق بيقراراست هيات ها ودسته جات سينه زني
عراقي با شور وابهت خاصي به طرف بين الحرمين در حرکت هستند بعضي از آنها سر
وصورتشان را گل اندود کردند وهمراه زنان ودخترانشان با چادرهاي آغشته به گل مسير خيمه
گاه تل زينبيه تا حرم مطهر امام حسين عليه السلام وابالفضل العباس عليه السلام را
طي مي کنند.
اين مسير
به طرز شگفت آوري مملو از جمعيت است وتوي تواني ميليمتري با کوله پشتي به سختي
حرکت کني. نواي حزين وجانسوز مراثي عربي وروضه هاي آنهاحالت را منقلب مي کند. در اين
ميان هيات هاي زايرين ايراني را نيز مي بيني که به صورت سينه زني و زنجير زني عزاداري
ونوحه خواني مي کنند تا ارادت و عشق و مهر بي پايان خود به ساحت مقدس سيد وسالار
شهيدان را از کربلا وبا نداي اربعين به گوش جهانيان برسانند.
اربعين
داستان غريبي است که روايت بي پايان آن همه دنيا را از اين همه شور وشکوه و شعور
متحير کرده است. به راستي شيعه ميراث دار اربعيني است که زينب کبري احيا کرد وبيرقش
را با 84 زن وبچه به دوش کشيد تا براي هميشه تاريخ در اهتزاز باشد.
اربعين
بزرگترين نمايش قدرت شيعي با رمز يا حسين در گستره کربلا به وسعت تاريخ است.
همسفر زينب_گزارش سيزدهم کربلا متلاطم از زايرين
اربعين/
حضوري بي سابقه و شگفت آور از عاشقان ثارالله
همه جمعيت خود را به اين تکه از بهشت رساندندبا هر زحمت و رنج وسختي ومشکي بودبدون
اعتنا به تاول ها خستگي ها و ديگر محدوديت هاي راه عاشقان حسين در کشتي نجات
پهلوگرفتند واز روشناي زيباي سکان دار وعلمدار اين سفينه نور اميد وآرامش و ايمان
مضاعف گرفتند با کمي راه رفتن در بين الحرمين سوزش و درد تاول پاهايشان را از ياد
بردند صورتشان که در قاب قشنگ بين الحرمين در برابر دو گنبد طلايي سلطان عشق وسقاي
ادب گره خوردغرق در شور وشعف ومعنويت شدند.
چشمهايشان
زيباترين تصاوير را بر طاقچه دلشان قاب مي کرد و بر بند بند وجودشان نور مي ريخت.
بعد از ديدن اين همه صحنه هاي بي مثال از باب کرامت وارد حرم امام حسين عليه السلام
شدم صفي طويل از زنان در انتظار زيارت بود به اولين در که رسيدم باورم نمي شد صف
جلوتر مي رفت و قلبم در سينه دست وپا مي زد به ورودي اصلي رسيدم شبکه هاي ضريح با
نور قرمز چشمانم را غرق در زيباترين بوم هستي کرد به حاير حسيني نزديک مي شدم به نيابت
از همه سلام دادم ودعاکردم رسيدم چند قدمي حرم و بالاخره ديدم انگشتانم در شبکه هاي
ضريح گره خورده در طرف شش گوشه چقدر شيرين ولذت بخش همه وجودم التماس وتضرع شده
بود ومسرور از اينکه توانستم نامم را در اسامي زايرين اربعين ثبت کنم بانوان خادم
حرم تو را به جلو هدايت مي کردند تا از حرم به داخل صحن روي گمانم بود روي ابرها
راه مي روم خود را در وسط جمعيتي کثير ديدم که با خروش لبيک يا حسين زمين وزمان را
به تلاطم انداخته بودند.
اين سيل
جمعيت وبانگ خروش آفرين يا حسين دنيا را تکان مي داد. حرم امام حسين عليه السلام
را به طرف حرم علمدار وسقايش ابالفضل العباس عليه السلام ترک کردم گام هايم را با
تاني وادب بر مي داشتم تسبيح حضرت زهرا سلام الله عليها بر لب زمزمه مي کردم تا با
نهايت ادب وزيبايي با کلام فاطمي محضر آستان علمدار مشرف شوم به محض ورود گوشه اي
از ضريح چشمانم را از دور و لابلاي جمعيت نوازش داد چه ضريح بلند وزيبايي
جلوتررفتم براي زنان دو ضريح در طبقه پايين به عنوان زيارت سرداب پيش بيني کرده
بودند که با پله برقي به آنجا مي رسيدي از پله ها که پايين آمدم تمامي کادر چشمم
را ضريحي زيبا منور به چراغ هاي سرخ پر کرد نزديک تر شدم دستم را دراز کردم طرف
ارباب بي دستي که دست از همه مي گيرد تا طعم تلخ نااميدي را به شيريني استجابت بدل
کند.
عباس طعم شرمندگي رقيه وسکينه را حس کرده است
نمي خواهد زايرينش نااميد شوند عباس معدن وفا و غيرت خداي احساس وادب سقاي عطش
علمدار رادمردي و ايثار است عباس زيباترين گل ام البنين است که نذر عشق شد فدايي
فرزند فاطمه شد. خداوندا ازتو مي خواهم نه مثل مختاربعدازواقعه نه مثل حررياحي ميان
واقعه، نه مثل توابين بعداز واقعه بلکه مثل حضرت عباس درتمام واقعه مثل مسلم پيشتازواقعه
دررکاب شخصي باشيم که به انتظارش ايستاده ايم. اللهم عجل لوليک الفرج
همسفر زينب_گزارش چهاردهم پايان سفر وتوفيق
مجدد به زيارت نجف /
اميرالمومنين رخصت دوباره داد روز جمعه 13 آذر
ماه مطابق با 22 صفر قرار شد به سامرا رويم اما تقدير بر دست با کفايت ابوتراب چرخيد
و ما دوباره ميهمان امير المومنين شديم حسن ختام سفر را در نجف اشرف وبارگاه ملکوتي
مولي الموحدين يعسوب الدين اسدالله الغالب علي عالي اعلي علي بن ابي طالب عليه
السلام خاطره کرديم کمي از بار جمعيت کاسته شده بود کمي آسان تر وارد حرم شديم از
کنار مقبره مقدس اردبيلي وارد شديم سلام و وداعي خاطره انگيز ودلچسب کنار ضريح دست
در شبکه هاي ضريح از سويداي جان به نيابت از همه السلام عليک يا ابالحسن يا زوج
البتول يا قسيم النور والجنة يا امير المومنين يا علي ادرکني پس از زيارت و اقامه
نماز ظهر وعصرعازم برگشت شديم. با اينکه گفته بودند موکب ها از صبح اربعين جمع مي
شود اما همچنان برادران عراقي از زايرين پذيرايي مي کردند اتوبوس هاي شرکت واحد
اتوبوسراني مشهد و نيروهاي خدماتي شهرداري مشهداالرضا براي انتقال زايرين ونظافت
شهرهاي کربلا ونجف يکي از موارد قابل توجه بود 100 کيلومترمسير نجف رابا همين
اتوبوس ها آمديم 136 کيلومتر را هم با يک تريلي ايراني در شبي که با سوز وسرما
وگرد وغبار فراوان همراه بود بعد از آن هم دوباره با اتوبوس شرکت واحد تبريز تا 3 کيلومتري
مهران آمديم ساعت 11 شب تا ساعت 2 بامداد درگير پيداکردن يک اتوبوس براي تهران با
هواي بسيار سرد