تکرار، تکرار، تکرار! اصلیترین چیزی که درباره اوتیسم میدانستم همین بود. فرزندانی که درگیر تکرار و جاماندگی هستند، اما هرگز یک اوتیسمی را از نزدیک ندیده بودم و مانند اغلب افراد جامعه هیچ همذاتپنداری با مشکلات این بیماری نداشتم! تا برحسب اتفاقی مبارک با «سرای امید» (مرکز توانبخشی اوتیسم در کاشان) آشنا شدم،
با مسئولان آن جلسهای داشتم و از نزدیک از مجموعه آنها بازدید کردم. عدهای پرستار و مربی با تعدادی کودک و نوجوان بیمار که هرکدام در اتاقی کوچک مشغول یادگیری و آموزش بودند.
تا وارد یکی از اتاقها شدم عدهای از آنان جیغ کشیدند و با گریه فرار کردند. در اتاق دیگر مربی به پسری سهساله گفت «به آقا بگو به چه چیزهایی علاقهمندی؟» و او در پاسخ عینا جواب داد: «به آقا بگو به چه چیزهایی علاقهمندی؟» یکی تنها گوشهای ایستاده و به کتابخانه زل زده بود و دیگری روی تخت در حال ماساژدرمانی بود.
فضای غریب و رازآلودی را تجربه کردم. بدون تعارف میگویم تا چند روز حال منقلبی داشتم و مدام در ذهنم میچرخید باید ظرفیتهای رسانهای بیشتری برای معرفی این بیماری و مشکلگشایی از آن بسیج شود.
اوتیسم یا «درخود ماندگی» یک بیماری است که علت روشنی برایش پیدا نشده. شاید ریشه آن به مسائل ژنتیکی مرتبط باشد.
پسران 3برابر بیشتر از دختران، اوتیسم میگیرند. آنها به کارهای غیر معمول اشتیاق داشته و در روابط اجتماعی دچار تداخل و در ارتباطات کلامی دچار اشکال میشوند.
انجام حرکتهای تکراری از ویژگیهای این بیماری است؛ مثلاً تکرار کلمات و یا انجام مداوم یک حرکت خاص! آنها تنهایی را بیشتر دوست داشته، از یکنواختی استقبال کرده و از تغییر هراسان میشوند.
حتی ممکن است به خشونت دست بزنند و همین کار پدر و مادر را به مراتب دلهرهآور و سختتر میکند.
بهتر آن است که بیماری در سنین پایینتر تشخیص داده شود اما به خاطر کماطلاعی خانوادهها این اتفاق کمتر رخ میدهد.
هزینههای نگهداری یک بیمار اوتیسمی، سنگین است و به تنهایی از عهده خانوادهها و حتی مؤسسات غیردولتی بر نمیآید.
سوای آنکه بسیاری ازوالدین از این رنجیدهاند که برخورد مردم با یک اوتیسمی اصلا هوشمندانه و صحیح نیست.
پس لازم است اهالی رسانه در کنار نیکوکاران و دلسوزان اجتماعی دست به قیامی متمرکز زده و حرکتی جدید در حمایت از این بیماران آغاز کنند.
پینوشت: در حال تدارک یک حرکت هوشمند رسانهای هستیم، آماده کمک باشید!